کوثرجانکوثرجان، تا این لحظه: 11 سال و 7 ماه و 19 روز سن داره

❤پرنسس کوثر❤

نی نی

هرازگاهی گوشزد میکنیم که پستونک نباید بخوره میگه: همه اش تقصیر این دستمه، ببین میذاره تو دهنم!!! (البته اینجور مواقع اجازه نمیده ما وارد این بازی بشیم و دستش رو تادیب کنیم ) **** ابراز علاقه اش به نی نی های اطراف و اصرار برای خونه بردنشون همچنان ادامه دارد آقای پدر: ما: لذا چندشب پیش خواستیم بالاخره مسئله را حل کنیم، لذا گفتگوی آخرشبمون رو به این مقوله اختصاص دادیم: -اگه نی نی بیاریم خونه مون من دیگه نمیتونم بغلت کنم، چون اونو باید بغل کنم که نمیتونه راه بره غذاتو نمیتونم بهت بدم، چون اون که نمیتونه غذا بخوره رو باید غذا بدم کنارتو نمیتونم بخوابم، باید کنار اون بخوابم و ... (مقولاتی از این دست!) -- خب من بغ...
22 ارديبهشت 1394

خواب و بیدار

تا اعتراضی به رفتار عروسکش میکنیم مثل اینکه بدجایی افتاده، ببخشید خوابیده و ..، با قیافه ای حق به جانب میگه: بچه ام تازه سه سالشه، این کار (مذکور) رو میکنه، اشکال نداره که!! **** از سرکار برگشتم، میگم: چقدر دلم برات تنگ شده بووووود   خونسرد میگه: خب دیده نرووو **** از سرکار برگشتم، موقع حرف های قبل از خواب عصرگاهی بهش میگم: امروز خوش گذشت؟ میگه: نه!! (میدونم منظورش چیه، لذا )میگم: چرا؟ مگه مامان جونو دوستش نداری؟  میگه : نه!! تو پیشم بمون سه، چهار ســــــــــاعت بعد:   صدای مامانجون رو از حیاط شنیده، اصرار میکنه بریم پیشش، میگم: تو که مامان جونو دوست نداشتی   میگه: چرا دووووووووووووووسش دا...
20 ارديبهشت 1394

دوسِت دارم:)

گوشیشو میده به من که یعنی حرف بزن (منم مشغول کاااااااار)میگیرم، میگم اشتباه گرفته و پسش میدم میگه: نه، اشتباه نشده، بگــــــــــــــــیر در حال راه رفتن (کمافی السابق!)با تلفن حرف میزنه: دست شما رو می بوسم، قربان شما، سلامت باشید، دخترها خوبن؟ دامادها خوبن و .. بعد ازقطع کردن هم میگه: چقدرررررر حرف زدیم!! ***** بهونه هله هوله میگیره، میگم : گرسنه ات شده هااااااااااا میگه : نه هااااااااااااا **** بعد از حرف زدن تلفنی با مامانجونش، میگم: بهشون گفتی فردا بیاین؟  میگه نه، گفتم جمبه (جمعه) بیان، نه عصپی بیان، نه سه شنبه میان (یعنی در هرصورت صبح نمیان، تو سرخوش برا خودت نرو سرکار ) **** بعد ازمدتی ترس شد...
13 ارديبهشت 1394

عید

دل هر چه نظر به وسعت عالم تافت / جز نور تو در عرصه ی آفاق نیافت هنگام نهادن قدم بر سر خاک / دیوار حرم به احترام تو شکافت . . .   عیدتان مبارک ...
11 ارديبهشت 1394

پ مثل ...

پ مثل ...     پ مثل پناه پ مثل پدر همانکه نبودنش مرگ غرورمان را رقم زد و جای خالی اش، اندوه بار برسرمان هوار میکشد کاش ما هم پدر داشتیم، تا به جای خیرات، هدیه می خریدیم ؛ و به جای روزت مبارک پدر   نمی گفتیم: روحت شاد پدر!   پــــــــــــــــــــدر   روحت شاد     پ.ن. چه کرد این پیام و این آهنگ با دل من امروز!! مــــــــــــــرجان، دوست دوران تحصیلم، درکت میکنم که چرا همیشه مادرت کنارت بود و نبود! و اگر دوست داشتید فاتحه ای بخونید به یاد همه گذشتگان ...
9 ارديبهشت 1394
1